زندگی رسم خوشایندی است .
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ ،
پرشی دارد اندازه عشق ،
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود .
....
زندگی " مجذور " یک آیینه است .
زندگی گل به " توان " ابدیت ،
زندگی " ضرب " زمین در ضربان دل ما ،
زندگی " هندسه " ساده و یکسان نفسهاست ....
سهراب سپهری
منبع :http://jomalatziba.blogfa.com
شیشه ای میشکند،
یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست ؟
یک نفر می گوید ، شاید این دفع بلاست !
دیگری میپرسد ، شیشه پنجره را باد شکست ؟
دل من سخت شکست ، هیچکس هیچ نگفت ،
غصه ام را نشنید !!!
از خودم می پرسم ،
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود ؟؟؟!!!
منبع : ناشناس
من دلم می خواهد خانه ای داشته
باشم پر دوست
کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند
آرام
گل بگو گل بشنو
هر کس می خواهد وارد خانه پر مهر
و صفامان گردد ،
شرط وارد شدنش شست و
شوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و
ریاست
بر درش برگ گلی می کارم
و به یادش با قلم سبز بهار
می نویسم
خانه دوست اینجاست ...
بر گرفته از (مجله محیا)
کفشهایم به سوی نرفتن جفت شده
و صدای ترک خوردن بغضی که میگوید ...
وقت رفتن است
کجا میتوان رفت !
با کفشهایی پر از رفتن که به سوی نرفتن جفت شده !؟
منبع : ناشناس
به شانه ام میزنی تا تنهایی ام را بتکانی
به چه دل خوش کرده ای ؟؟؟
تکاندن برف از شانه های آدم برفی ...
منبع : ناشناس